نامزد ریاست جمهوری و دولت آینده باید برنامه و شعاری داشته باشد که علاوه بر ناراضیان اقتصادی، رای ناراضیان سیاسی را هم به دست بیاورد.
سومین محور همچنان جلوگیری از خطر جنگ است. ترامپ تیم مستعدی برای پیدا کردن زمینههای اختلاف با ایران دارد و در پیرامون و کابینه وی دوستان اسرائیل، عربستان و مخالفان تندرو و غیرملی فارسی زبان حضور دارند. تندروهای پیرامون ترامپ وضعیت منطقه و سیاستهای ایران را بهانه خوبی برای تنش با ایران میدانند. در این سوی ماجرا نیز تندروهای ایرانی هم اوضاع پیش آمده را بهانه خوبی برای جوسازی با غوغاسالاری (عمدتا مبتنی بر اطلاعات نادرست) و فشار آوردن برای برهم زدن برجام میدانند و دم از فعالسازی دوباره تاسیسات هستهای میزنند. در این زمان نامزد اصلاح طلب و اعتدالی میتواند با مانور بر روی مساله جلوگیری از جنگ٬ این موضوع را یادآوری کند که برجام نه فقط با یک کشور بلکه با ۶ کشور امضا شده است و ما باید برای جلوگیری از وقوع جنگ با مدیریتی درست و ملی آن را حفظ کرده و به آن متعهد بمانیم.
چهارمین محور (که البته من به آقای روحانی برای پیگیری و عمل به آن خوشبین نیستم!)، مسئله توسعه سیاسی است که میتواند با شعار قانون گرایی (و مثلا اجرای فصل سوم قانون اساسی) صورت بگیرد.
رئیس جمهوری در ایران موفق و محبوب خواهد شد که بتواند بین «مطالبات مردم» و «تمایلات بیت قدرت» کفه را به سوی مردم سنگین کند و این کار را در تعامل قوی و با برنامه و پیوسته و پیگیر با بیت قدرت و انتقال فشار و نیروی خواستههای مردم به آن به انجام برساند. روحانی در دوره قبل شعار رفع حصر، فعال کردن کانونهای صنفی، فضای باز دانشگاهها و شعارهایی از این دست داد که خب بخش زیادی از آن محقق نشد. انتصابات وزیر کشور روحانی در بسیاری از شهرستانها صدای همه را در آورده است. همینطور در روسای برخی دانشگاهها و مهمتر از همه وزارت اطلاعات روحانی که خودش یک پای اصلی فشار بر فعالین سیاسی و مدنی است؛ اینها که دیگر در حد توان دولت بود و هست…
نامزد ریاست جمهوری و دولت آینده باید برنامه و شعاری داشته باشد که علاوه بر ناراضیان اقتصادی، رای ناراضیان سیاسی را هم به دست بیاورد. بر این اساس اصلاح طلبان با وارد کردن کاندیداهای قویتر به فضای انتخابات حداقل تا قبل از رد صلاحیتها میتوانند فضا را تحت تاثیر قرار داده و مطالبه محور کنند و روی خواستهای واقعیتر مردم و مشکلات و نیازهای اصلیتر کشور انگشت بگذارند. بعد از انتخابات در این حوزه اگر بتوان ۳۰ درصد این شعارها را هم محقق کرد خوب است و بستر را برای حرکت جامعه مدنی تسهیل میکند؛ همان طور که میتواند وضع و حال زندگی مردم تحت فشار زندگی را بهبود ببخشد. مردم ایران لیاقت زندگی خیلی بهتری از اینکه الان دچارش هستند را دارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر