بحثی نیست که کوتاه کردن دست روحانیون شیعه و سنی کار آسانی نخواهد بود. چون طبقه روحانیت نیز چون سایر طبقات طالب قدرت بوده و در ۳۵ سال گذشته این قدرت را در حد بسیار بالایی که حتی خودشان انتظار آنرانداشتند با پشتیبانی از بخش عظیمی از مردم بدست آوردند. در حالیکه در سال۵۶-۵۷ روحانیت از نیروی مسلحی برخوردار نبود. و به پشتیبانی ازتعداد قابل ملاحظه ای ازهمان مردم پشتیبانبرخوردار بودند و لذا به نتیجه مثبت که همان در دست گرفتن حکومت بود موفق گردیدند.
ولی در حال حاضر این طبقه از نیروی نظامی سپاه پاسداران و بسیج برخوردار شده است . خوشبختانه بعلت رفتار خشن و غیر مردمی و چپاولگرائی خارج از قواره این دولتمردان اسلامی و یاران بد تر از خودشان ، اکثریت ملت طرفدار آنها، از پشتیبانانی آنها در حد زیادی دست برداشته اند. با وجود این، امکان مبارزه مسلحانه علیه نیروهایی مسلح و گوش بفرمان رژیم در حد زیادی غیر ممکن شده است! باید توجه داشت که در دوران پیش از انقلاب ۵۷ که ارتش بدلایلی در حال فرو پاشی بود و در ارتش نیروئی که حاضر بمقابله با انقلابیون حتی بی اسلحه باشد وجود نداشت و یا جو حاصله پس از ماه ها مبارزات مدنی غیر مسلحانه مردم، به نیروهای ارتشی نیز اثر کرده و آنها را از روبرو شدن با مردم بی اسلحه منع کرده بود. در اینصورت اگر نیروی مبارز مسلحی در خفا در کشورمان بتواند شکل گرفته وتوانسته باشد از لحاظ انضباتی از رهبران خود تابعیت کرده و فعالیت مسلحانه موفقی را در گوشه ای از کشور بمرحله اجرا در آورده باشد و ضمنآ در عمل نشان دهند که قصد نابودی کسی را در سر نپرورانده بلکه هدفشان نجات کشور است و نه انتقام جویی! شاید در آن حالت بخشی از سپاه پاسداران و بسیج و ارتش ایران چون دوران انقلاب ۵۷ حاضر بهمکاری با این گروه مسلح در آیند ویا در حد اقل از شرکت کردن در مبارزه علیه آنها خودداری کنند!
در مورد تضعیف نفوذخارج از کنترل طبقه روحانیت واقعی، می توان با تغییراتی که در اصول و قوانین مدنی کشور بشرح زیر داده میشود این مشکل اساسی را نیز رفع نمود.
الف- در جمع آوری مالیات سالیانه کاسبها و بازاریان و تجار که سالهای طولانی است با پرداخت داوطلبانه خمس وذکات به روحانیانی که از لحاظ دینی از آنها تقلید می کنند بدون آنکه در دفاتررسمی مالی خود این مبالغ را بعنوان درآمد خالص ذکر کرده باشند پرداخت کرده و همین مبالغ خمس وذکات است که به گسترش قدرت طبقه روحانیت کمک کرده و اجازه داده است که به بالغ بر یکصد و پنجاه هزار روحانی بدون آنکه در طول عمر خود حتی یکروز کار مفیدی را برای کشور خود انجام داده باشند بطور مستمر ماهیانه مبالغ عمده ای مقرری دریافت کنند.
برای جلوگیری از آن کافی است که در سیستم اخذ مالیات کشور تغیرات اصولی داده شود که هیچیک از شهروندان نتوانند از پرداخت قانونی مالیاتی خودسر باز زنند. واگر طبقه کاسب و تاجر و بازاری علاوه بر پردخت مالیات سالیانه خود علاقمند است مبالغی بهر اسم (خمس ، ذکات، اعانه و غیره) به طبقه روحانیت بپردازدند، در آنصورت پرداخت این مبالغ (خمس وذکات) باید پس از پرداخت مالیات کامل در آمد آنها پرداخت گردد.
با اصلاح اصول قوانین مالیاتی کشور، بازاریان و کسبه پی خواهند برد که پرداخت مبالغی بعنوان خمس وذکات پس ار پرداخت مالیات، از سود سالیانه آنها کثر نموده و لذا، عقل سلیم به آنها دیکته خواهد کرد از پرداخت خمس وذکات بی حساب به روحانیت خودداری و یا بحد اقل برسانند! تقلیل درآمد طبقه روحانیت باعث تقلیل قدرت آنها و در نتیجه کم شدن بذل و بخشش آنها و محدود شدن توسعه و گسترش مساجد جدید خواهد شد.
ب- حکومت آینده ایرن می تواند با اعلام اینکه همه مردم کشور که قادر بکار کردن هستند باید برای تامین هزینه زندگی خود بکاری مشغول گردند وطبقه روحانیت نمی توانند انتظار داشته باشند که بدون پرداختن بکار مفیدی، دست تکدی بسوی ملت ایران دراز و انتظار دریافت صدقه داشته باشند.
پ- دولت می تواند چون کشورترکیه قانونی گذرانده و وادار کند بجز در مواردی که طبقه روحانیت در مساجد مربوطه به موعظه مشغولند نباید از لباس روحانیت در سایر مواقع استفاده کنند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر