بعد از ضربه ساواک شاه به سازمان تازه تاسیس شده مجاهدین خلق در سال پنجاه ؛ بدون اینکه وارد عمل نظامی شود و بدنبال آن اعدام بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران یعنی محمد حنیف نژاد و علی اصغر بدیع زادگان و سعید محسن در چهار خرداد ماه سال هزار و سیصد و پنجاه و یک و همچنین بدنبال آن انشعاب در سازمان در سال پنجاه و چهار و تشکیل شاخه پیکار ؛ سازمان در وضعیت بسیار وخیم تشکیلاتی قرار گرفته بود. لذا رجوی که با خیانت به بنیان گذاران سازمان عملاً رهبری سازمان را تصاحب کرده و بدین وسیله سازمان مجاهدین خلق را نه تنها از اهداف اصلی اش دور کرد بلکه با خیانت هایش صد و هشتاد درجه عکس آن اهداف بنیان گذاران حرکت کرده و هنوز هم با اندیشه فرقه گرا یا نه اش سازمان را به صورت فرقه ای اداره می کند.
همانطور که همگان در جریان هستند رجوی با لو دادن بنیانگذاران سازمان و سایر اعضای سازمان در زندان ساواک شاه نقش اساسی را در اعدام آنها داشته است و اسناد این ادعا هم موجود هست که بعد از سرنگونی رژیم شاه در اداره ساواک پیدا شده و در رسانه های عمومی منتشر گشته است و همچنین آقای عزت الله شاهی در مصاحبه ای از همکاری های رجوی در زندان چنین گفت است که رجوی هفته ای دو بار به دفتر ساواک برده می شد و مواضع و اخبار بیرون سازمان را به او که در زندان بود می دادند و رجوی تحلیل های خودش را در اختیار ساواک قرار می داد یعنی عملا ایشان در این مدتی که در زندان تشریف داشتند با ساواک کاملا همکاری می کردند. و بر طبق اسنادی که از ساواک بدست آمده است ؛همین همکاری های ایشان باعث تخفیف حکم اعدام ایشان گردیده و اعدام نشده اند ولی ایشان به دروغ مدعی هستند که فعالیت های حقوق بشری برادرش کاظم رجوی در خارجه کشور باعث اعدام نشدن ایشان گردیده است. و همچنین من یادم هست که رجوی همیشه در نشست های عمومی سازمان برای توجیه خیانت به بنیان گذاران سازمان و لو دادن آنها می گفت که حنیف نژاد در زندان به ایشان و سایر اعضای زندانی سازمان گفته است که هر هر کاری کرده است به گردن من بیندازد چون من به هر حال اعدام می شوم ولی شما بدین وسیله با لو دادن من آزاد شده و یا لااقل اعدام نشوید و همه اطلاعات را به ساواک بدهید و مسولیت همه کار ها را به گردن من بگذارید و خلاصه اینطوری رجوی ضمن اعتراف تلویحی همکاری اش با ساواک و خیانت به کادر رهبری سازمان را که منجر به اعدام آنها گشت را توجیه می کرد و برای اینکه تصاحب رهبری سازمان توسط خودش را که بعد دستگیری و اعدام کادر های بالای سازمان و بعد از انشعاب در سازمان و پیدایش شاخه پیکار ؛ عملا سازمان با فقدان کادر های تشکیلاتی رو به رو گشته بود ؛ همه ساله عباس داوری این چاپلوس سازمان را می آورد در تنها رسانه به شدت سانسور شده خودش تحت عنوان سیمای آزادی و طی یک برنامه مسخره و تکراری یک نقل و قول دروغی را از حنیف نژاد تکرار می کند که گویا ایشان در زندان قبل از اعدام به عباس داوری گفته است که بعد از اعدام ما همه درود ها نثار ما می گردد ولی همه تهمتها نثار مسعود رجوی که رهبری سازمان را در دست خواهد گرفت می شود. در صورتی که زمانی ایشان اعدام شدند. رهبری سازمان در دست رضا رضایی بود و اصلا مسعود رجوی کسی نبود و بعنوان یک عضو پایین سازمان اصلا مطرح نبود تا چه برسد که رهبری سازمان را بخواهد بدست بگیرد و حنیف نژاد چنین چیزی را در موردش قبل اعدام خودش گفته باشد بنابراین ملاحظه می فرمایید که این نقل و قول اساسا دروغ هست و تنها ساخته و پرداخته ذهن بیمار رجوی هست که همه ساله توسط چاپلوس دربارش یعنی عباس داوری طوطیوار تکرار می شود. تا بدین وسیله رجوی سرقت رهبری سازمان داشته توسط خودش را توجیه کند.
بله خوانندگان محترم رجوی خاین با لو دادن بنیان گذاران سازمان و همکاری با ساواک شاه در این رابطه و دادن اطلاعات و آمار سازمان و نفرات سازمان خیانت به رهبری سازمان ؛ خیانت هایش را استارت زده است و بدین وسیله نقش اساسی را در دستگیری و اعدام رهبری سازمان و کادر های تشکیلاتی سازمان ایفا کرده است. و هدف رجوی هم از این خیانت به بنیان گذاران که شروع خیانت به جنبش آزادی خواهی مردم ایران بود ؛ تصاحب و سرقت رهبری سازمان بوده است و بدنبال آن هم همگان شاهد سلسله خیانت ها و جنایات بیشمار رجوی علیه مردم ایران و جنبش آزادی خواهی مردم ایران هستیم. و بدنبال خیانت به رهبری سازمان ؛ عمده ترین خیانت های رجوی به قرار زیر می باشد :
یکم) خیانت به مردم ایران با شرکت در جنگ ایران و عراق و سرباز کشی در مناطق مرزی و کشتار مردم غیر نظامی در داخل کشور طی اقدامات تروریستی تحت عنوان عملیات داخله و مزدوری تمام اعیار برای صدام حسین دیکتاتور سابق عراق که این خیانت ها اکنون بصورت همسویی با سیاست های اسرائیل و عربستان سعودی علیه منافع ملی مردم ایران توسط رهبری سازمان ادامه دارد.
دوم) خیانت به مردم عراق با شرکت در عملیات نظامی کرد کشی و سرکوب شیعیان جنوب عراق تحت عنوان سلسله عملیات مروارید ؛ جهت نجات صدام حسین در زمان جنگ کویت. که این خیانت ها را اکنون هم با حمایت از گروههای تروریستی نظیر گروه تروریستی داعش در کشور عراق تحت عنوان عشایر انقلابی عراق و دخالت در امور داخلی و سیاسی کشور عراق ادامه دارد.
سوم) خیانت به نیروهای سازمان با راه اندازی طلاق های اجباری و راه اندازی زندان و شکنجه و اعدام برای نیروهای مخالف نظر رجوی و همچنین به کشتن دادن نیروهای سازمان به بهانه های واهی مختلف در عراق جهت حفظ خود و تشکیلات قرون وسطایی و استالینی اش. که این خیانت ها هم بعد از سرنگونی رژیم صدام حسین هم به بهانه های مختلف تحت عنوان حفظ اشرف و حفظ اموال اشرف که در حقیقت حفظ جان و استراتژی و تشکیلاتش بوده است و اصرار بر ماندن در عراق و لیبرتی و همچنین اصرار بر استراتژی شکست خورده و به بن بست رسیده خشونت و ترور و سنگ اندازی و کار شکنی در امر انتقال نیروهای گرفتار سازمان در کمپ لیبرتی کشور عراق همچنان توسط رهبری سازمان ادامه دارد.
بله خوانندگان محترم ؛ رجوی با خیانت به بنیان گذاران سازمان خیانت هایش را استارت زده و نقش اساسی را در اعدام آنها داشته است و اکنون هم با اصرار بر ماندن در عراق و اصرار بر استراتژی خشونت و ترور ؛نقش اساسی را در به کشتن دادن نیروهای سازمان در عراق دارد و درست هم به دلیل فرار از پاسخگویی از این همه خیانت ها و جنایات بیشمارش علیه جنبش آزادی خواهی مردم ایران هست که ایشان اکنون بیش یک دهه هست که در مخفیگاه بسر می برند. و بدین وسیله معلوم میشود که مسبب اصلی اعدام بنیانگذاران و وضعیت اسف بار کنونی سازمان کسی جز رجوی نبوده و نیست و ایشان مسول اصلی دور شدن سازمان از اهداف اصلی اش و تبدیل شدن سازمان به یک فرقه تروریستی و همچنین در آستانه فروپاشی کامل قرار گرفتن سازمان می باشند. و بایستی دیر یا زود از مخفیگاه بیرون آمده و پاسخگو باشند.
***
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر