۱۳۹۵ آذر ۲۸, یکشنبه

ترقی خواهی و انقلاب 1357

  درباره جنبش تمدن جدید، در ده سال پیش نوشته بودم که در نفی جامعه صنعتی امروز، اکثر آنها که خود را جنبش عصر جدید مینامند، در یک واپس گرائی، بسوی دیدگاه های ماقبل صنعتی، به عقب میروند، نظیر اکثر شرکت کنندگان در انقلاب 1357 ایران، بجای آنکه بسوی جامعه فراصنعتی آینده  به پیش بروند. جنبش عصر جدید، در مقایسه با آینده نگری، بیشتر و بیشتر از علم دور شده است.

امروزه آینده نگرها،  اساسأ کوشش های خود را برای درک تغییرات عصر ما، ادامه داده و بجلو گام برمی دارند، در صورتیکه آنهائی که در جنش عصر جدید هستند، همانگونه که 20 سال پیش در این رساله نوشتم،  بیشتر و بیشتر بسوی خرافات و دیدگاه های عقب مانده میروند.

طرفداران جنبش عصر جدید،  مرا به یاد جلال آل احمد در ایران میاندازند، که در مخالفتش با غرب گرائی، به دیدگاه نفی ترقی و صنعتی شدن رسید، و بازگشت به جامعه کشاورزی ماقبل صنعتی را،  ترویج میکرد.

در مقایسه، آینده نگرها ، نظیر متفکرین رنسانس و قرن نوزدهم، که در یک تحول نوین تمدن بشر قرار داشتند، به جلو نظر داشته، و سعی در درک ابعاد جامعه فراصنعتی دارند، و طلوع مشابه عصر نوینی در قرن بیست و یکم را مطرح میکنند، نظیر آنچه در مقاله ابزار هوشمند ذکر کرده ام.

لطفأ به کتاب های بسیار زیادی که آینده نگرها در عرصه های مختلف،  راجع به تغییرات مربوط به این تحول تاریخی نگاشته اند در لیست کتاب انجمن جهان آینده و نیز در لیست کتاب ایرانسکوپ  توجه کنید.

همانگونه که میتوان دید، در سطح جهانی، نظیر ایران، تغییر گلوبال بسوی جامعه فراصنعتی، همراه با بوجود آمدن متفکرینی بوده است که برای یافتن پاسخ به مسائل تحول عصر ما، به پیش  نظر دارند، و در عین حال کسانی هم هستند که قادر نیستند با بغرنجی های این تحول عظیم پایه ای دست و پنجه نرم کنند، و بازگشت به واپسگراترین خرافات ماقبل صنعتی گذشته را،  برای آسوده کردن خود از ارائه راه حل برای معضلات جهان کنونی، ترویج میکنند.

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران،

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر