۱۳۹۵ آذر ۲۶, جمعه

اصلاح طلبان ماموران نجات دیکتاتوری اخوندیسم

چرا اصلاح طلبان با سرنگونی رژيم مخالفند؟
همۀ اصلاح طلبان، يعنی نيروهای خودی و برآمده، از درون رژيم جمهوری اسلامی و آن کسان که همواره يار، ياور و پشتيبان اين سيستم و همدست نابکاريها و جنايات اسفناک اين حکومت منحوس در حق هم وطنانمان بوده اند. و در طول سی و هشت سال گذشته هريک اعم ازملا يا مکلا، چريک يا توده ای يا ديگر نوچه های وابسته به آنها که در تقابل منفعت گرايانه اقتصادی با اصول گرايان درون حاکميت و همچنين تضاد سياسی با يکديگر قرار گرفته، و يکايک آنها به ترتيبی به بيرون دايرۀ حکومتی پرتاب شده اند.
و آن نيروهای به اصطلاح «چپ» که سالهاست در جهت خلاف تمايلات و منافع ملت ايران، شعاراصلاح طلبی و نه براندازی حکومت رابه صورت سياست استراتژيکی و تاکتيکی خود دربرابر رژيم موجود انتخاب، تبليغ وبه پيش برده و با وقاحت تمام، عليرغم طردشان از جانب حکومتيان، برای تبيين حضور خود در جامعۀ سياسی ايران با پروپاکاند اين تفکررا توجيه کرده و ميگويند: " حيات سياسی ما به معنای حضور داشتن در مصادر حکومتی نيست بلکه اصلاح طلبان اساساً درذهن و افکار عمومي مردم ايران جای دارند.".
چرا با وجود رويت آشکار آيندۀ سياه و تيرۀ جمهوری اسلامی و آگاهی به دلائل مدقن و غيرقابل انکاردرسقوط اين سيستم منفور، اينان بنحوی موثرو آشکارا به اصطلاح چوب لای چرخ خواسته ها و تلاش مبارزان ملی و سرنگونی طلب، که اکثریت قريب بالاتفاق آنان در ایران آمادۀ پرداخت همه گونه هزینه و قيمتی برای برچیدن و روبيدن اين حکومت آنيرانی هستند، ميگذارند؟
تلاشهای تبليغاتی و رسانه ای بی شرمانه و دروغگوئی رهبران خو خواندۀ اين مجموعه درسطوح ملی و بين المللی با رسانه ها بطور اعم ودربرابر ايثاربيدريغ خون توسط مردم ناراضی درجريانات گذشته و به بهانۀ رويدادهای بعد از انتخابات خرداد1388 واصرارکورکورانه شان دراجرا و پيشبرد روشهائی غيراخلاقی درمبارزه برای جلوگيری ازعبورمردم از خط قرمزتعين شدۀ آنها که در زير اصل ولايت فقيه وقانون اساسی موجود رژيم قرار گرفته است. هدف این جماعت، که بطور اعم به اصطلاح از وکلا، وزرا،سامان دهندگان سياسی اقتصادی و پاسداران جنايتکار اسبق اين حکومت بوده اند، بطور عام و آنطور که دربالا عنوان شد، نه تشويق و ترغيب ملت ناراضی به انجام سرنگونی، بلکه دقيقاً برخلاف آن حفظ و بقای رژیم با هدف منفعت طلبانه، که خودشان بتوانندسرانجام قدرت را به دست بگیرند ميباشد.
آنها درحقيقت، به ترتيبی یک نوع انتقال قدرت بدون انجام فروپاشی، اساس ساختار و ستون‌های نگهدارندۀ حکومت ولايت فقيه را خواستارو دنبال ميکنند.اصلاح طلبان درواقع با عنوان پوششی و مردم فريب «اصلاح طلبی» ودرواقع « استمرارطلبی » عملاً پشتيبانان برقراری و تداوم حکومت دستاربرسران حاکم درکشورمان ميباشــند. اگرچه کنکاش و ارزيابی دقيق ما و پتانسيل های موجود جنبش خرداد88،نشان داد، توانائيها وامکان تحرکات فراوان وبسيار فهميده شدۀ مردم درمبارزه وشاخص راستين عمق انزجارو تنفر عمومی ازحکومت فعلی است.و ابزار و اسباب مبارزه بخوبی موجود وبسهولت امکان گسترش اطلاع رسانی جهانی برای مبارزان درکليۀ زمينه ها فراهم و وسعت ابعاد براندازی از پارامتر نارضايتی به رويگردانی تا مرحلۀ شورش همگانی که اکثراًبخشی از آن ازسوی حاکميت با نادانی مهيا گرديده، بخوبی مهيا شده است.
چرا حرکت مردم رويگردان و به جان آمده پس از انتخابات خرداد88 و با وجود اينهمه امکانات کافی، وپرداخت هزینه های گزاف انسانی، اينک در یک حالت سکون و ايستائی قرار گرفته و راه پیشبرد اين حرکت ظاهراً مسدود گرديده است.
نقشۀ راه برون رفت ازاين وضعيت بسته ، البته، ايجاد يک رهبری سيستماتيک و متمرکز برای مبارزان فعال، که آماده پذيرش و انجام هر عمل و هر عکس العملی هستند، ميباشد. تقديم اينهمه ايثار و ازخودگذشتگی از سوی مردم، نشانگرآنست که آنها عزم خويش را جزم کرده اند تا بساط اين دکانداران دين فروش را درکشورمان برچينند. حالا درپاسخ به اين سئوال که چرا با امکان اينهمه شرايط وحصول به آماده گيها ی لازم، اين هدف مهم به انجام نرسيده ومبارزه مسکوت شده است؟
بايد اضافه کرد، علاوه برمقاومتها و جناياتی که رژيم ونيروهای سرکوبگر آن برای ماندگاری خود بانجام ميرسانند، در ردۀ همطرازايشان اين اصلاح طلبان اند که با سوارشدن برموج نارضايتی و عرضۀ خود به صورت مالکان اصلی آن کوشش دارند تا با کنترل کوشندگان اين حرکت و ايجاد تفرقه دربين آنان از خدشه وارد شدن به «اصالت» رژيم جلوگيری نمايند. آنها که خود دردوران حيات حکومت ملايان عموماً درمصادر امور بوده، و اکثراً دستشان به خون ملت ايران آغشته است، به درستی ميدانند که اگراين حکومت شيطانی سرنگون گردد، پاسخگوئی و مسئوليت آنان دربرابراعمال شان درتضيق حقوق ملی و زيانهای وارده به مردم ستمديده ابداً زايل نمی گردد.
بديهی است هردولت دمکراتيک درآيندۀ ايران موظف است با تشکيل دادگاههای جنائی و حقوقی صالح و ملی به دادخواهی مردم وهمۀ خسارت ديدگان از عملکرد جنايتکاران و دزدان مورد حمايت رژيم اسلامی در اين دوران بپردازد. به اين دليل و با ترس از آيندۀ محتوم و نامعلوم خويش است که اصلاح طلبان اينک در تحليل هايشان بقای خويش را درپابرجائی اين حکومت غاصب ديده و باانجام تغييراتی جزئی که به دعوت مجدد آنها، همانند ايام سابق «دوران محمدخاتمی» به حضور در بازی حکومتی بکشاند، بسيار راضی ترند تا وقوع سرنگونی و استقرارنظامی دمکراتيک ومنتخب از سوی آحاد ملت ايران که به زعم آنها دردسرهای فراوانی در آينده برايشان به ارمغان خواهد آورد. تلاش برای جلوگيری ازراديکاليزه شدن مبارزه دربرابر حکومت، وتلاش برای محدود نمودن خواسته های اصلی مردم بپا خاسته دردايرۀ نظرات اصلاحی ويژۀ خويش بهر نحو ممکن عملاً تاکتيک هائی برای کنترل و هدايت مبارزان سکولارو سرنگونی طلب درآينده است. زيرا آنان درنهايت مابين رای و ارادۀ مردم ومصالح نظام کنونی البته به مصالح نظام می انديشند و خود را بدآن پای بند ميدانند.
اگرچه اينان همواره مُبلغ اين نظرات اند که " اصلاح طلبی زنده است، چرا که تاثيرآن بر افکار عمومي جامعه بيشتر ازافکار رقبای اصول گرای مان ميباشد". آنرا يک واقعيت اجتماعي وغيرقابل انکاراميدانند و اضافه مينمايند که اينک بايد "واقعيت های ملموس جامعه را پذيرفت و به آن تن داد." تا به مطالبات اکثريت مردم پاسخ مقتضی داده و تسليم خواست آنها شد."اما امروز که اين مطالبات عامۀ ملت مبنی بر طرد و براندازی حاکميت کنونی مطرح ميگردد، بدآن بی اعتنا و گفته های خويش را به فراموشی ميسپارند.
شنبه بيست وپنجم ژوئن 2016درود بر استاد عزیزم فاتحی  عزیز بسیار عالی و کارشناسانه بود
از انجایی که موسوی و رفسنجانی عملا در اعدامها و کشتار جوانان دست داشته اند و اسناد زیادی دال بر همکاری رفسنجانی و خلخالی کثیف برای اعدام مخالفان قرار دارد از جمله جلسه پنج نفره رفسنجانی میر حسین موسوی و خامنه ای ،خلخالی با خمینی در رابطه با اعدام مخالفان و گرفتن فتوای تجاوز به دختران باکره توسط همین هیئت پنج نفره و دو باره همین،پنج نفر به اضافه فلاحیان و شخص کروبی که زمانی یکی از باصطلاح سگان،كمترخون خورده که اینا زندانی هستند ،به روایتی احمد خمینی بوده است،و چند ساله که کاری نداشتنداقای میر حسین موسوی اشفته فریاد میزند پس همه انها ازاد کنید تا همه ما را بکشند
و رفسنجانی هم باکروبی نظر موسوی را تایید می کنند ،وحکم،اعدام صادر میشود وخاوران غمگین فراموش شده امروزی در تاریخ جاودانه میشود جدای از خیانت رهبران مجاهدین خلق این جوانان حقشان نبود چنین ناجوآنمردانه کشته شوند،،،،، وجالبه،موسوی رفسنجانی و کروبی،چنان قیافه،من،غریبم،به،خود،میگیرند بیا،و،ببین،و تحلیل،شما،استاد،انقدر،واقعی و زیباست که احتیاج به اضافه گویی نداشت اما میخواستم دوستان بدانند چه خبر بوده است 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر