سید هادی خامنه ای که پس از انتخابات سال 1388 کمتر در مجامع اصلاح طلب حاضر میشد؛ در مردادماه سال 1389 در دیدار با جمعی از جوانان اصلاح طلب بیان کرد که حوادث سال 1388 برنامه ریزی شده بود. وی در این دیدار ریشه حوادث پس از انتخابات 1388 را در سالهای پیش از آن دانست و گفت: «به نظر میرسد آنچه که اتفاق افتاد، با برنامهریزی قبلی و دارای پروسه زمانی چندین ساله بوده است و بروز این اتفاقات، ریشه در سالهای گذشته دارد و در اواخر دهه 60 نشانههایی از چنین برنامهریزیها را مشاهده میکردیم.»
حمله به اصلاحات در داخل و به انقلاب در خارج، هر دو از یک ریشهاند.
هادی خامنه ای با کنار هم قرار دادن اصلاحات و انقلاب اسلامی، تبلیغات علیه اصلاحات و انقلاب را از یک ریشه دانست و گفت: «در داخل کشور به اصلاحات حمله میکنند و در خارج به انقلاب اسلامی و هر دو از یک ریشهاند.»
توصیههایی برای زنده نگهداشتن جریان اصلاحات
هادی خامنه ای در این دیدار توصیههایی برای زنده نگهداشتن جریان اصلاحات بیان کرد:
«جدیترین فعالیتها که موجب تحولات عمیق اجتماعی میشود، فعالیت فرهنگی است و در حقیقت سیاسیترین فعالیتها، فعالیت فرهنگی است. فعالیتهای فرهنگی محدود به چارچوب خاصی نیستند، یعنی اگر برگزاری مراسم زیارت عاشورا ممکن نشد، دعای کمیل، اگر مراسم دعای کمیل محدود شد، دعای ندبه، اگر برگزاری و شرکت در نماز جمعه امکانپذیر نشد، نماز جماعت و خلاصه کار فرهنگی نه محدود به مکان است نه منحصر در زمان.» در جامعه
سید هادی خامنهای، اوایل آذرماه سال 92 در دیدار با جوانان اصلاحطلب در مشهد، در پاسخ به پرسشی در مورد جایگاه روحانیت در حکومت، به تشریح تلقی خود در موضوع ولایت فقیه پرداخت و گفت: «حکومت نباید دست قشر خاصی باشد و نه این طور هست. اگر منظور ولایت فقیه است، تفسیر ما از ولایت فقیه فرق میکند با چیزی که اینها میگویند. نظر علما هم در این بحث متفاوت است. حتماً آراء مرحوم آخوند خراسانی در این مورد را دیدهاید. در حوزه حکومت برخی علما گفتهاند روحانیت لازم نیست در رأس باشد. استنادشان هم بر این نظر مرحوم آخوند است که حکومت خواهناخواه افت و خیزهایی دارد؛ ظلم، خرابی، دزدی، خیانت، سرقت، امثال اینها. اگر روحانیت که به عنوان نمادهای دین شناخته میشوند مسئول مستقیم و تام و تمام چنین خرابیهایی باشند این در عمل ضررش برای دین بیشتر است تا نفعش و مردم را نسبت به دین بیاعتماد و بدبین میکند.»
وی افزود: «طرفداران حکومت دینی هم معتقدند چون دین برای حیات اجتماعی و اداره همه امور زندگی آمده پس با وجود یک انقلاب دینی باید حکومت هم دینی باشد. من خودم با ماهیت این موضوع مسئلهای ندارم اما روشی که پیشنهاد میشود خیلی متفاوت است با نظری که ما داریم. یکی از این تفاوتها همین است که ما «حکومت دینی» میخواهیم ولی «دین حکومتی» نمیخواهیم؛ یعنی حکومت در چهارچوب دستورات دینی کار کند. این کار را چه کسی بکند؟ الزاماً باید یک روحانی باید انجام دهد؟ نه؛ کافی است قوانین با چارچوبهایی تنظیم شود که متناسب با اسلام باشد یا غیر متضاد با اسلام.»
سید هادی خامنهای در ادامه خاطرنشان کرد: «در مورد ولایت فقیه استنباط ما این است که ولایت فقیه یعنی حکومت اسلامی. جزوه درس ولایت فقیه امام در نجف هم به همین عنوان ولایت فقیه یا حکومت اسلامی است. حکومت اسلامی فرمول مشخصی ندارد بلکه شرایط جامعه، هر زمانی میتواند به گونهای آن را تعریف کند. هم چنانکه دموکراسی در غرب یک امر شناخته شده و رسمیت یافته است اما مدل حکومتهای غربی همه یک جور نیست. همه این حکومتهای غربی متفاوت با مصادیق گوناگون دموکراسی است و حکومت اسلامی هم یکی از این مصادیق است؛ یعنی حکومت مبتنی بر دستورات و اندیشههای اسلامی باشد. روش کار به نحو پارلمانی باشد یعنی چهارچوب اسلام را در قوانین لحاظ کند. در واقع همین کاری که شورای نگهبان میکند و پیشبینیای که در مشروطه برای حضور فقهای طراز اول شده بود اما عملی نشد. من این حرف را از بیش از 20 سال پیش بارها گفتهام که ولایت فقیه در واقع یعنی ولایت فقه و ولایت دین؛ ولایت هم به معنای حکومت است.»
+وقتی هادی خامنهای از اعتدال اصلاح طلبان میگوید
۱۳۹۵ آذر ۲۳, سهشنبه
سید هادی خامنه ای کیست
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر