۱۳۹۵ دی ۲۵, شنبه

اینده ایران و جهان ؟؟ ((2))

معنای کوبایی شدن
۱) ایران مثل کوبا (از طریق همسایگی در مرز عراق در مرزهای آبی خلیج فارس و افغانستان) همسایه امریکا شده است. هر دو کشور در تخاصم تبلیغاتی پایدار با امریکا به سر می برند (کوبا پنجاه سال و ایران سی سال). در خانه دولت کوبا پنجاه سال است که سیاست پاپولیستی و مخالفت با سازوکارهای توسعه سیاسی به خوبی آشیانه کرده است. تبلیغات ضدامریکایی ماهیت اصلی تبلیغات رسمی این کشور را تشکیل می دهد.
در خانه دولت ایران هم سیاست پاپولیستی و بدبینی نسبت به سازوکارهای توسعه سیاسی ریشه دار شده است و سیاست ضدامریکایی، سیمای تبلیغات رسمی ایران را تشکیل می دهد. به طوری که هشت سال سیاست خارجی مبتنی بر تنش زدایی دولت هاشمی رفسنجانی در دوران سازندگی (۱۳۷۶-۱۳۶۸) و هشت سال سیاست خارجی مبتنی بر اعتمادزایی دولت خاتمی در دوران اصلاحات (۱۳۸۴-۱۳۷۶)نتوانست سیاست خارجی مبتنی بر تبلیغات ضدامریکایی را به نفع سیاست عادی سازی با غرب و خصوصاً امریکا تغییر دهد.
۲) کوبا به عنوان کشوری که مظهر مبارزه با امریکا است در میان مردم امریکای لاتین، خصوصاً در میان فقرای این منطقه دارای نفوذ است و این کشور روی این نفوذ حساب می کند. ایران هم به عنوان مظهر مبارزه با امریکا در میان مردم جهان خصوصاً در میان فقرای کشورهای اسلامی، دارای نفوذ است و از این نفوذ فوق العاده خشنود است.
اما هم کوبا و هم ایران به رغم نفوذ در میان فقرای جهان نمی توانند از این نفوذ مردمی در سازمان ملل برای جلب نظر دولت های موثر در سازمان ملل (به هنگام دفاع از منافع ملی خود) استفاده کنند. به عنوان نمونه در همین آغاز سال ۸۶ مردم اندونزی برای ریاست جمهوری ایران هورا می کشیدند اما نماینده این کشور در شورای امنیت سازمان ملل به صدور قطعنامه علیه ایران (شماره ۱۷۴۷) رای مثبت داد.
۳) کوبا به رغم مبارزه مستمر با امریکا و کسب استقلال سیاسی در زمره کشورهای کمتر توسعه یافته امریکای لاتین است و کشورهایی چون برزیل، آرژانتین، مکزیک و شیلی وضعیت توسعه یافته تری از کوبا دارند و در معادلات واقعی منطقه و جهانی موثرترند. ایران هم به رغم مبارزه با امریکا و کسب استقلال سیاسی از کشورهای مشابه خود در میان کشورهای اسلامی مثل ترکیه، مالزی، و اندونزی عقب تر است (کافی است با چند نفر از توریست های ایرانی که به کشور مالزی سفر کرده اند، مصاحبه کنید، اغلب آنها تفاوت سطح توسعه یافتگی مالزی را نسبت به ایران تصدیق می کنند).
۴) کوبا پس از گذشت پنجاه سال از انقلابش از لحاظ ارتقای سطح زندگی مردمش به جامعه یی بدقواره تبدیل شده است بدین معنا که در پاره یی از روندها دارای توانایی و در پاره یی دیگر از روندها دارای ضعف های اساسی است.
به عنوان نمونه کوبا از لحاظ توسعه روستایی، بهداشت و درمان و صنایع نیشکر رشدی چشمگیر داشته است ولی در کسب شاخصه های دیگر مثل رشد تولید ناخالص ملی درآمد سرانه، رشد فزاینده، فرار مغزها، رشد فزاینده تن فروشی، ضعف نهادهای مدنی، رسانه ها و احزاب مستقل وضعیت اسفباری دارد. اما کشورهای دیگر منطقه امریکای لاتین مثل برزیل، شیلی، آرژانتین و مکزیک از منظر روندهای مذکور وضعیت به مراتب بهتری از کوبا دارند.
ایران هم پس از گذشت سی سال از انقلاب از لحاظ ارتقای کیفیت زندگی مردم جامعه بدقواره یی است. به عنوان نمونه ایران در زمینه توسعه صنایع نظامی، آموزش عمومی و عالی (خصوصاً در مورد زنان)، افزایش و گسترش مهارت های درمانی و بهداشتی، توسعه روستایی، تقویت زیربناهای اقتصادی و طلبکاری سیاسی مردم پیشرفت های قابل توجهی داشته است. اما از طرف دیگر همین ایران از آسیب های متراکم اجتماعی مثل شش میلیون جمعیت حاشیه نشین، دوازده میلیون جمعیت زیر خط فقر، بیش از چهار میلیون بیکار، بین دو الی پنج میلیون معتاد، فرسایش فزاینده ارزش های اخلاقی در میان مردم خصوصاً رواج بی اعتمادی در روابط میان مردم با یکدیگر و مردم با دولت، رشد مستمر و فزاینده مهاجرت نخبگان و سرمایه های مالی کشور به خارج و با دولتی سه میلیون نفره و حجیم و غول پیکر و غیرکارا، روبه رو است. در مقابل مردم کشورهایی مثل مالزی و ترکیه از این سطح از آسیب های اجتماعی رنج نمی برند و علاقه یی ندارند که کشورهای جهان سومی نامیده شوند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر