مردم سالهای پنجاه مردمی به شدت سیاست زده و دل بسته به شخصیتهای سیاسی بودند .یک سری امید به وعدهای پوچ ایدئولوژیستها و انقلابهای پوشالی و یکسری در زیر منابر به قصه های صد من و یک غاز عصر صدر اسلامی آخوندها .
از آنجا که یادگار دورهای مکاتب پادشاهان گذشته تا دوره قاجاریه ملا باشیها و بی سوادی پروری حاصل بود مردم خرافات زده وعام زود باور ی بین آنها عمومیت داشت .
کافی بود یک نفر سواد خواندن و نوشتن داشته باشد می شد علامه دهرو در آن منطقه زندگی از دید مردم بی سواد و زود باور آن منطقه حلال کل مشکلات .
با این جهالت عمومی هر کسی به راحتی از راه می رسید و می توانست ریسمان کنترل افکار اعمومی را به دست بگیرد و ملت را به هرکجا که میخواست هدایت کند .
و یک کشور را به آشوب بکشاند البته مقصر مردم نیستند بلکه شاید نبود تجربه مدیریت صحیح بحران در حکومت قبل و یک جانبه نگری و دادن بعضی آزادیهای سیاسی در نظام تک صدایی بود .
این تازمانی ادامه داشت تا آنکه آشوب عمومیت یافت و حکومت ساقط شد حال رویاها باید به واقعیت تبدیل می شد .
مردم تصوری واقعی از یک انقلاب را نداشتن و در دوره ابتدایی تغییر نظام انقلاب روی واقعی و وحشتناک خود را نشان داد ابتداء تصفیه و حسابهای با شخصیتهای حکومی که هیچگونه مبنایی صحیحی برای محاکمه و از میان بردن آنها نمی توان یافت .
بعد از مدتی تصفیه گروها و احزاب مغایر که ترورها هرج ومرج .
سپس تصویه حسابهای داخلی و درون حزبی
این بهایی بود که باید برای ساقط کردن یک حکومت داده می شد تا قدرتی پایه ریزی می شد .
یکی از تبعات متعاقب این به اصطلاح انقلاب رو در تضعیف مرزهای کشور و دادن بهانه برای تجزیه طلبان و تیز کردن دندانهای دشمنان خارجی برای طمع ورزیدن به یورش به خاک کشور دید ارتش در حال تصفه شدن بود و فرماندهانه ارشد یا اعدام شدند یا فرار کردند یا در زندانها منتظر اجرای حکم اعدام مرزها ضعیف شده و بحرانی.
مردم ایران نیاز به تلنگر داشتند تا بفهمند که تغییر یک رژیم مساوی است با بدبختی ۳۷ سال از انقلاب می گذرد شعارهایی
و عدهایی در ابتدا داده شد ولی در عمل چه چیزی به دست آمد.
شاید یک هیچ ودیگر هیچ و نه تنها هیچ چیز به دست نیاوردیم بلکه ازادی های فردی و پوشش را از دست دادیم ،،
تمام دستاوردهای محمدرضا پهلوی که پول ما را جز پنج پول ارزش دار قرار داد
بهترین دانشگاهها بنا کرد
اعزام دانشجویان با بورسیه دولتی به اروپا وامریکا
اما الان که کشور به ته چاه سقوط میکند ملت و این مردم از ترس خفه شده اند و سکوت کردند ویک عده ای که با ساندیس و کیک حالی به حال میشوند ودستمالهای چند متری در دست برای فرستادن جوانان این کشور به زندان وپای چوبه دار رقابت میکنند و این دستاورد انقلاب ضد ملی و میهنی سال ۵۷بود
و مردم در خواب وسکوت لانه کرده اند و انچنان از ترس بیتفاوت شده اند که اگر به خانه ووووو تجاوز کنند حرفی برای گفتن ندارند و با افتخار نگاه می کنند و بعد میگویند اینها عوامل استکبار بودند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر