باز نشستی توو آخرین سیگار
با کتابات که اونور ِ تختن
مث یه گرگ پیر، غمگینی!
گوسفندا چقدر خوشبختن!
چیزایی هست که «تو» می فهمی
که به کابوس و عشق مرتبطه
بی صدا زوزه می کشی توو خودت
راستی ظاهرا تولدته!
توی تقویم یه علامت هست
روز پرداخت آخرین قبضه!
یه پلیس ایستاده اون پایین
رنگ خوابای ما هنوز سبزه
نسل ما رو فرشته ها کشتن
توو کتابای دینی و درسی
تو که می دونی آخرش هیچه
دیگه از هیچ چی نمی ترسی
رو لبت یه سرود غمگینه
توو چشات برق خشمه و الکل
نمی تونن تو رو بخوابونن
با دیازپام یا ترامادول
تو یه میدون توو غرب تهرانی
با یه رؤیای غیر قابل ذکر!
سهمت از روزگار ما اینه
فحش یک مشت لات و روشنفکر
از کجا اومدی؟ کجا می ری؟
کوچه هامون هنوز بن بستن
مطمئنّم یه روز می کُشنت
همینایی که عاشقت هستن!
کون لقّ کبوترای سفید
تو می میری اگه اسیر بشی
راستی ظاهرا تولدته
تا که یک سال دیگه پیر بشی...
سید مهدی موسوی
رینگ خونین؛ قتلگاه مافیای دولتی زندان رجایی شهر کرج/ مصطفی رحمانی
“رینگ خونین” نام مستعار سالنی در زندان رجایی شهر کرج است که زندانیان مخالف و خارج از حلقهی مافیای “محمد مردانی”، رئیس این زندان، به این قتلگاه تبعید میشوند. در این سالن پس از درگیریهای خونین، فقط در صورت قتل یا نقص عضو، زندانیان به سردخانه و بهداری منتقل میشوند.
سالن ۹ در اندرزگاه ۳ زندان رجایی شهر کرج از پنج سال پیش که محمد مردانی ریاست این زندان را برعهده گرفت، کم کم به “رینگ خونین” این زندان شهرت یافت.
زندانیان عادی زندان رجایی شهر با تاکید بر “در شیشه کردن خونشان” توسط رئیس زندان، در توضیح این موضوع به خط صلح میگویند: “سالن ۹ در اندرزگاه ۳ دقیقاً به دستور مستقیم آقای مردانی به این شکل درآمده. به گفتهی آقای احمدی، رئیس این اندرزگاه، تا قتل انجام نشود و یا زندانی نقص عضو پیدا نکند، به بهداری منتقل نمیشود. دعواهای این سالن فقط قتل دارد. رئیس زندان از هر زندانی که خوشش نیاید و یا مخالف و بیرون از باند مافیای او باشد، به این سالن میفرستد. هدف او نیز کاملاً از این اقدام مشخص است؛ برای تیزی خوردن.”
بر اساس تحقیقات میدانی، ظرف پنج سال گذشته، در نزاعهای خونین این سالن عدهای زندانی در تاریخهای مختلف به قتل رسیدهاند. “بهنام عباسی” و “ابولفضل آقا محمدپور”، هویت دو تن از این زندانیان به قتل رسیده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر